گزارش خطا در معنی کلمه 'sullen'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: كج‌ خلق‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: عبوسانه‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ترشرو

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: غیر معاشر

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: عبوس‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. gloomy: Today has sullen, gray skies. adj. brooding: He was a bitter, sullen man.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :