دیکشنری
ایستگاه شکلدهی
english
1
mechanics
::
forming station
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ایستگاه اصلی
ایستگاه اندازه گیری
ایستگاه برداشت
ایستگاه بسته
ایستگاه پارک دوچرخه
ایستگاه پارک سوار
ایستگاه پایه
ایستگاه پرتاب
ایستگاه پمپ باد
ایستگاه پیاده سوار
ایستگاه تقلیل فشار
ایستگاه تلاقی سبقت
ایستگاه چوئبده
ایستگاه خطرسنجی حریق
ایستگاه سیرگاهی
ایستگاه شکلدهی
ایستگاه مبنا
ایستگاه مقاوم
ایستگاه ها
ایستگاه هیدرومتری
ایستگاه کاری
ایستگاه کوهستانی
ایسلند
ایسنا
ایشان
ایشان از جانب من وکیل
ایصال
ایضا
ایفا کردن
ایفا کردن ایفاء
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید