دیکشنری
بدیهه گو
english
1
general
::
improvisator
transnet.ir
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بدیع
بدیل کرۀ کاکائو
بدیمن
بدین ترتیب
بدین دلیل
بدین سبب
بدین گونه
بدین منظور
بدین وسیله
بدین وسیله در اجرای ماده 13 آیین نامه سجل قضایی مصوب 1398 گواهی می شود
بدینسان
بدینوسیله
بدینوسیله به اطلاع می رساند
بدینوسیله تایید میشود که
بدیهه
بدیهه گو
بدیهه گویی
بدیههسازی
بدیهی
بدیهی است که
بدیهی بودن
بدیهی شمردن
بدیهیات
بدیهیات اولیه
بدیوار زدن
بذر
بذر افشان
بذر افشاندن
بذر خوار
بذر سیب زمینی
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید