دیکشنری
بریدن شفت
english
1
Poultry Terminology
::
Journal failure
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بری الذمه کردن
بری بودن
بریات
بریات عمومیه
بریان
بریان شدن
بریان کردن
بریتانیا
بریتانیای کبیر
بریتانیایی
بریدگی
بریدگی سیاتیکی بزرگ
بریدگی سیاتیکی کوچک
بریدن
بریدن تب
بریدن شفت
بریده
بریده شدن
بریده گویی
بریدی بریده هرف زدن
بریش خندیدن
بریف خلاق
برین
برین صوت شناسی
بریکت
بز
بز گر کله رو گر می کنه
بز ماده
بز کوهی
بزاز
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید