دیکشنری
بچه شیر
english
1
general
::
Cub
transnet.ir
معنی‌های پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بچنگال گرفتن
بچه
بچه اردک
بچه باز
بچه بازی
بچه ببر
بچه حرامزاده
بچه خرگوش
بچه خوک
بچه دزد
بچه دزدی
بچه سر راهی
بچه سرراهی
بچه سقط کردن
بچه سوله
بچه شیر
بچه شیری
بچه قورباغه
بچه گربه
بچه ماهی
بچه ماهی طعمه
بچه ماهی کپور معمولی
بچه مدرسه ای
بچه نامشروع
بچه وسط
بچه کش
بچه کشی
بچهحلزون
بحار
بحال آمدن
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید