دیکشنری
بیمار سوختگی
english
1
general
::
burn patient
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بیلی روبین
بیلیون
بیم
بیم آن می رود که کشته شده باشد
بیم داشتن
بیم رفتن
بیم زیان
بیم ناک
بیم وهراس
بیمار
بیمار بستری
بیمار روانی
بیمار روانی مسئول اعمالش نیست
بیمار ساختن
بیمار سرپایی
بیمار سوختگی
بیمار شدن
بیمار عشق
بیمار قریب الموت
بیمار معلوم
بیمار کردن
بیمار کننده
بیماران دوپاره مخ
بیماران لب و کام شکری
بیمارانی که به تازگی مبتلا به X تشخیص داده شده اند
بیماربودن
بیمارروانی
بیمارساختن
بیمارستان
بیمارستان تخصصی
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید