دیکشنری
تسریع کردن،شتاب بخشیدن
english
1
Poultry Terminology
::
accelerate
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
تسجیل
تسجیل کردن
تسخر
تسخیر
تسخیر کردن
تسخیر کردن ـ تسخیر
تسری
تسری به دوره های آینده
تسری حکم قانون به مواردی که در قانون تصریح نشده
تسریع
تسریع شدن
تسریع قلبی تنفسی
تسریع کردن
تسریع کردن ـ تسریع
تسریع کردن پرداخت
تسریع کردن،شتاب بخشیدن
تسطیح
تسطیح کردن
تسعیر
تسعیر ارز
تسعیر نرخ
تسعیر نمودن
تسعیر کردن
تسعیر کردن ـ تسعیر
تسلسل
تسلط
تسلط بر اعصاب/خویشتن
تسلط داشتن
تسلط مالکانه
تسلط یافتن
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید