AbiDic.com
  • دیکشنری

خادم

xâdem


english

1 general:: servant

transnet.ir

2 Law:: n (pl : خدام and خدمه ) (archaic, formal, literary) servant

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
خاتم
خاتم کار
خاتم کاری
خاتم کاری کردن
خاتمه
خاتمه (پیمانی) را رسما اعلام کردن
خاتمه خدمت
خاتمه دادن
خاتمه یافتن
خاتن
خاج
خاج از قاعده
خاجدیس
خاجی
خاخام
خادم
خاذل
خار
خار بالایی پشتی
خار بالایی جلویی
خار بدنه قلاب
خار پایینی پشتی
خار پایینی جلویی
خار تهیگاهی بالایی پشتی
خار تهیگاهی بالایی جلویی
خار خار
خار قلاب
خار نشیمنگاهی
خار کردن
خار کن

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط