دیکشنری
زجاجی
english
1
general
::
galssy, glassy
transnet.ir
معنی‌های پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
زبر کردن
زبرجد
زبردست
زبردستی
زبرقطر
زبرکرانه ای
زبرکلش
زبری
زبری 600 (کاغذ سنباده)
زبری سطح
زبور
زبون
زبون ساختن
زپرتی
زجاج
زجاجی
زجاجیت
زجر دادن
زجر دیدن
زجر کردن
زجر کشیدن
زحل
زحمت
زحمت بیهوده
زحمت دادن
زحمت دهنده
زحمت کش
زحمت کشیدن
زحمتکش
زخم
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید