دیکشنری
ستوه (به ستوه آمدن)
english
1
general
::
frustrated, run out of patience
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ستون دار
ستون روزنامه
ستون ساختن
ستون فقرات
ستون فقرات گردنی
ستون فقرات کمری
ستون قوسی
ستون گدازه
ستون مهره
ستون نویس
ستون وار
ستونبندی
ستونهای تراز ارتفاعی
ستونی
ستوه
ستوه (به ستوه آمدن)
ستی
ستیز
ستیز جو
ستیزگر
ستیزه
ستیزه جو
ستیزه جویی
ستیزه گر
ستیزه کردن
ستیزهجو
ستیزیدن
ستیع وخط الرس بایر و لخت
ستیغ
ستیغ ابر
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید