دیکشنری
داستان آبیدیک
سوار بر
english
1
general
::
riding on
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
سواحلی
سواد
سواد آموزی
سواد اخلاقی
سواد البطن
سواد العین
سواد بردار
سواد برداشتن
سواد رسانه ای
سواد رسانه ای گیم
سواد مالی
سواد مذاکرات
سواد مصدق
سوادبرداشتن
سوار
سوار بر
سوار بر اسب
سوار پیکاپ
سوار سازی
سوار شدن
سوار شونده
سوار ماشین شدن
سوار کار
سوار کاری کردن
سوار کردن
سوار کردن (نصب)
سوار کشتی
سوار کشتی شدن
سوار کشتی کردن
سوار کنی
معنی‌های پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید