دیکشنری
عبور از سد خونی مغزی
english
1
Poultry Terminology
::
pass the blood–brain barrier
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
عبارت منطقی (تابع منطقی)
عبارت نهائی ذیل سند انتقال (حاوی امضاء متعاملین و تاریخ معامله)
عبارتند
عبارتی
عبثی
عبد
عبدالله ابن عامر
عبرت
عبرت آموز
عبرت آور
عبهر
عبو ومرور
عبودیت
عبور
عبور از چراغ قرمز
عبور از سد خونی مغزی
عبور از قلمرو ارضی کشور حائل با امان نامه
عبور از مانع
عبور دادن
عبور سریع
عبور طناب از قرقره
عبور و مرور
عبور کردن
عبور کردن از
عبور کردنی
عبورا
عبوردادن
عبورومرور
عبوس
عبوس بودن
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید