قابل باطل شدن

~ bâ-tel šodan


english

1 Law:: (of a olicense, instrument, agreement, etc) that may be revoked : revocable

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: (of a claim, contract, theory, instrument, transaction) that may be vitiated

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: (of a deed) avoidable; that may be defeated : defeasible

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code