AbiDic.com
  • دیکشنری

قربانی کردن


english

1 general:: Victimization, sacrifice

transnet.ir


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
قرارها
قرارهای معاوضه
قرارهایی که در اثناء دادرسی عادی صادر شوند
قرارو مدار
قراضه
قراعت
قراول
قرب
قرب ومنزلت
قربان
قربان محمدیان
قربانی
قربانی دادن
قربانی سازی
قربانی شناسی
قربانی کردن
قربانی کننده
قربانیان حوادث رانندگی
قرپوس زین
قرص
قرص ایری
قرص پراش
قرص خواب
قرص سرماخوردگی
قرص مانند
قرص مسکن
قرص مکیدنی
قرص نان
قرض
قرض الحسنه

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط