دیکشنری
مخابره کردن
english
1
general
::
transmit
transnet.ir
معنی‌های پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
محیط کشت
محیط کلان
محیط کلی
محیط یادگیری ساختمند
محیطزیست
محیطهای ناهمسانگرد
محیطی
محیل
مخ
مخا
مخابرات
مخابرات سیار
مخابرات شخصی جهانی
مخابراتی
مخابره داده ها
مخابره کردن
مخارج
مخارج ادواری
مخارج انتقالی
مخارج انتقالی به دوره های آتی
مخارج باربری
مخارج بازیابی
مخارج بعد از اجرا
مخارج پستی
مخارج تجدید ساختار
مخارج تحقیق و توسعه
مخارج تعدیلات ساختمان
مخارج تعمیر و نگهداری
مخارج توقف عملیات
مخارج جاری
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید