دیکشنری
نیروی پلیس
english
1
general
::
police power, police force
transnet.ir
معنی‌های پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
نیروهای کمکی (نیروهای تقویتی، نیروهای پشتیبان)
نیروهی مسلح
نیروی آب خاکی
نیروی اجباری
نیروی اساسی
نیروی اشغالگر
نیروی انسانی
نیروی اهریمنی
نیروی بالا آمدگی
نیروی بالابرنده
نیروی برا
نیروی برشی
نیروی پارگی
نیروی پاندینگ
نیروی پرتاب
نیروی پلیس
نیروی پیش تنیدگی
نیروی پیشران
نیروی تازه
نیروی تازه دادن
نیروی تازه گرفتن
نیروی تازه یافتن
نیروی ثابت
نیروی جذب موئین
نیروی جنبش
نیروی چسبندگی
نیروی حرکتی
نیروی حفظ
نیروی حیاتی
نیروی خدماتی
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید