AbiDic.com
  • دیکشنری

پا بمیان گذاشتن


english

1 general:: mediate, interfere

transnet.ir


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
بیک نوعی
بیکار
بیکار افتاده
بیکار ماندن
بیکاره
بیکاری
بیکران
بیکرانی
بیکسی
بیکله
پا
پا اردکی
پا بپا کردن
پا برجای
پا بلند
پا بمیان گذاشتن
پا بند
پا به فرار گذاردن
پا به فرار گذاشتن
پا دادن
پا رو در جایی گذاشتن
پا شدن
پا گذاشتن
پا کوفتن
پائی
پائیز
پائیزه
پائین افتادن
پائین رفتن
پاافزار

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط