دیکشنری
پول بی زحمت به دست آوردن
english
1
general
::
to make a quick buck
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
پوشن کومه ای یاخته بسته
پوشنده
پوشه
پوشه پار
پوشیدگی
پوشیدن
پوشیدنی
پوشیده
پوشیده (شدن با طلا)
پوشیده از برف
پول
پول از رواج افتاده
پول امانی
پول انباشته
پول بدون پشتوانه
پول بی زحمت به دست آوردن
پول پرست
پول پرستی
پول پست
پول پیشکشی
پول تقلبی پول جعلی
پول توجیبی
پول جیب
پول خرد
پول خرد کردن
پول دادن
پول داغ
پول در جریان
پول رایج
پول رایج (کشور مملکت)
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید