دیکشنری
یکمرتبه
english
1
general
::
once
transnet.ir
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
یکسره کردن کار
یکسو ساز خطی
یکسو کننده
یکسوساز
یکسوساز سه سطحی
یکسوساز سه فاز
یکسوساز مبتنی بر IGBT
یکسوساز نیم موج
یکسوساز کنترل شده سه فاز
یکسوسازی
یکشنبه
یکشنبه شب
یکصدم
یکطرفه
یکم
یکمرتبه
یکنواخت
یکنواخت کردن
یکنواختی
یکنواختی محدود
یکنواختی مطلق
یکنوایی
یکه
یکهو
یکوری
یکی
یکی از اقلام دارائی های بدهکار
یکی از طرفین
یکی بودن
یکی در میان
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید