دیکشنری
cast brass
فارسی
1
عمومی
::
برنج ریخته گری شده
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CASSITERITE
CASSOCK
CASSOLETTE
CASSOWARY
CAST
CAST A SPELL
CAST ABOUT
CAST ADRIFT
CAST AND CREW
CAST AROUND FOR
CAST AS
CAST ASIDE
CAST ASPERSIONS ON
CAST AWAY
CAST BACK
CAST BRASS
CAST BREAD UPON THE WATERS
CAST BRONZE
CAST COPPER
CAST DOUBT
CAST DOUBT ON
CAST DOWN
CAST EYES DOWN
CAST IN ONE'S LOT
CAST IN STONE
CAST IN THE SAME MOLD
CAST IRON
CAST IRON SKILLET
CAST IRON STOMACH
CAST LOOSE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید