دیکشنری
cold hearted
kold hɑɹtɪd
فارسی
1
عمومی
::
بی عاطفه، خون سرد
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
COLD CHAIN
COLD COMFORT
COLD CRACKING
COLD CREAM
COLD CUTS
COLD DECK METHOD
COLD DRAWN OIL
COLD ENOUGH FOR YOU
COLD FEET
COLD FISH
COLD FORMING
COLD FRONT
COLD FRONT THUNDERSTORM
COLD FRONT WAVE
COLD HANDS, WARM HEART
COLD HEARTED
COLD HEARTEDLY
COLD HEARTEDNESS
COLD INFUSION
COLD IS MERELY PRIVA
COLD LIVERED
COLD LOGIC
COLD MILL
COLD PIG
COLD PLANE
COLD PRESSING
COLD ROOM TEMPERING
COLD SHOULDER
COLD SHOWER
COLD SNAP
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید