دیکشنری
dinner wagon
dɪnəɹ wægən
فارسی
1
عمومی
::
میزیكه روی غلطك میگرددودرسفره خانه بكارمیبرند
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DINGO
DINGY
DINING AREA
DINING CAR
DINING CHAIRS
DINING ROOM
DINING TABLE
DINING TABLES
DINK OFF
DINKY
DINNER
DINNER IS READY
DINNER IS SERVED
DINNER JACKET
DINNER SET
DINNER WAGON
DINOSAUR
DINT
DIOCESAN
DIOCESE
DIOD
DIODE
DIODE ISOLATION
DIOECIOUS
DIONYSUS
DIOPTOMETER
DIOPTRIC
DIOPTRICS
DIOR HIGHER
DIOR HOMME
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید