دیکشنری
domiciled in tehran
dɑməsa͡ild ɪn tɛɹɑn
فارسی
1
عمومی
::
مقیم تهران، ساكن تهران
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DOMESTIC SERVANT
DOMESTIC VIOLENCE
DOMESTIC WASTE
DOMESTIC WASTEWATER
DOMESTIC WORKER
DOMESTICALLY OWNED MONOPOLY
DOMESTICATE
DOMESTICATED
DOMESTICATED MICROBES
DOMESTICATION
DOMESTICITY
DOMICAL
DOMICIL
DOMICILE
DOMICILED
DOMICILED IN TEHRAN
DOMICILIARY
DOMICILIARY VISIT
DOMICILIATE
DOMICILIATION
DOMINANCE
DOMINANCE RELATION
DOMINANT
DOMINANT CULTURE
DOMINANT HEMISPHERE
DOMINATE
DOMINATED CONVERGENCE THEOREM
DOMINATED STRUCTURES
DOMINATING SERIES
DOMINATION
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید