during his absonce

dʊɹɪŋ hɪz æbsɑns


فارسی

1 عمومی:: درمدت‌غیبت‌او

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code