دیکشنری
fine spun
fa͡in spʌn
فارسی
1
عمومی
::
نازك ریسته، خیالی، غیرعملی، دقیق، باریك
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FINE FEATHERS MAKE FINE BIRDS
FINE FINGERED
FINE FLOUR
FINE FOR
FINE GRAINED
FINE GRAINED SOIL
FINE HOW DO YOU DO
FINE KETTLE OF FISH
FINE MOTOR SKILLS
FINE NEEDLE ASPIRATION
FINE NEEDLE ASPIRATION CYTOLOGY
FINE PRINT
FINE RAIN
FINE SCALE
FINE SPOKEN
FINE SPUN
FINE STATE OF AFFAIRS
FINE STRUCTURE
FINE TONED
FINE TOOTH COMB
FINE TUNE
FINE TUNING
FINE WEATHER FOR DUCKS
FINE WITH ME
FINE WORDS BUTTER NO
FINE WORDS BUTTER NO PARSNIPS
FINE WOVEN
FINELESS
FINELY
FINELY SHAPED
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید