دیکشنری
flag captain
flæg kæptɪn
فارسی
1
عمومی
::
فرمانده كشتی، دریاسالاری یادریاداری
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FLABBERGAST
FLABBILY
FLABBINESS
FLABBY
FLABELLATE
FLABELLIFORM
FLABELLUM
FLACCID
flACCID PARALYSIS
FLACCIDITY
FLACK OUT
FLACON
FLAG
FLAG BOAT
FLAG BYTE
FLAG CAPTAIN
FLAG CLAUSE
FLAG DISCRIMINATION
FLAG DOWN
FLAG FEATHER
FLAG GIT
FLAG OF CONVENIENCE
FLAG OF REGISTRATION
FLAG OFFICER
FLAG RANK
FLAG STATE
FLAG STATE CONTROL
FLAG STATION
FLAG STOP
FLAG SURTAX
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید