دیکشنری
front view
fɹʌnt vu
فارسی
1
عمومی
::
نمای جلویی
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FRONT FOR
FRONT LINE
FRONT LINE OPERATOR
FRONT LINE SERVICE
FRONT MAN
FRONT MATTER
FRONT OF ISLAMIC REVOLUTION STABILITY
FRONT OFF
FRONT OFFICE
FRONT ORGANIZATION
FRONT PAGE
FRONT PANEL
FRONT RANK
FRONT RUNNER
FRONT STYLE
FRONT VIEW
FRONTAGE
FRONTAL
FRONTAL ADVANCE EQUATION
FRONTAL ATTACK
FRONTAL BONE
FRONTAL CORTEX
FRONTAL LOBE
FRONTAL PROCESS
FRONTAL RAISE
FRONTAL SINUS
FRONTAL SYSTEM
FRONTALITY
FRONTEND AND BACKEND
FRONTIER
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید