hard bitten

hɑɹd bɪtən


فارسی

1 عمومی:: سخت‌ گیر، سخت‌، سرسخت‌، (درمورد سگ‌) گاز گیر، سگ‌ خو

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code