hard handed

hɑɹd hændɪd


فارسی

1 عمومی:: (م‌م‌) خسیس‌، سخت‌ گیر، دارای‌ دست‌ های‌ پینه‌ خورده‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code