AbiDic.com
  • دیکشنری

have one in the oven

hæv wʌn ɪn ðʌ ʌvən


english

1 general:: Phrase(s): have one in the oven Fig. to be pregnant with a child. • She’s got three kids now and one in the oven.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HAVE NOSE IN A BOOK
HAVE NOSE OUT OF JOINT
HAVE NOT
HAVE NOTHING ON
HAVE NOTHING TO DO WITH
HAVE ON
HAVE ON A STRING
HAVE ON FILE
HAVE ON HANDS
HAVE ON MIND
HAVE ON THE BALL
HAVE ON THE BRAIN
HAVE ON THE STRING
HAVE ON TRACK
HAVE ONE FOOT IN THE GRAVE
HAVE ONE IN THE OVEN
HAVE ONE TOO MANY
HAVE ONE'S ASS IN A SLING
HAVE ONE'S DAY
HAVE ONE'S DAY IN COURT
HAVE ONE'S DRUTHERS
HAVE ONE'S EAR
HAVE ONE'S EAR TO THE GROUND
HAVE ONE'S EYE ON
HAVE ONE'S HANDS FULL
HAVE ONE'S HEAD IN THE CLOUDS
HAVE ONE'S HEAD IN THE SAND
HAVE ONE'S HEAD SCREWED ON RIGHT
HAVE ONE'S HEART IN IT
HAVE ONE'S HEART IN ONE'S MOUTH

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط