دیکشنری
inherent error
ɪnhɛɹənt ɛɹəɹ
فارسی
1
عمومی
::
خطای ذاتی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INHALATORY STRIDOR
INHALE
INHALER
INHARMONIC
INHARMONIOUS
INHARMONIOUSLY
INHARMONIOUSNESS
INHARMONY
INHAUL
INHAULER
INHERE
INHERENCE
INHERENCE OR RENCY
INHERENCY
INHERENT
INHERENT ERROR
INHERENT LIMITATIONS
INHERENT RISK
INHERENT RISK (IR)
INHERENT WHOLENESS
INHERENTLY AMBIGUOUS
INHERIT
INHERIT FROM
INHERITABILITY
INHERITABLE
INHERITABLE QUALITIE
INHERITANCE
INHERITANCE RELATIONSHIP
INHERITANCE TAX
INHERITED ERROR
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید