دیکشنری
long dated
lɑŋ de͡itɪd
فارسی
1
عمومی
::
دارای مهلت زیاد، طویلالمدت
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LONG TIME RELAY CURRENT
LONG A
LONG A GO
LONG ABOUT
LONG ACTING
LONG AGO
LONG AND THE SHORT OF IT
LONG ARM OF THE LAW
LONG BILL
LONG BILLED
LONG BOAT
LONG BONE
LONG BOW
LONG BOWLS
LONG CYCLE THEORY
LONG DATED
LONG DISTANCE
LONG DIVISION
LONG DOZEN
LONG DRINK
LONG EARED
LONG FACE
LONG FOR
LONG FORM AUDITOR'S REPORT
LONG GONE
LONG GREEN
LONG HAIRED
LONG HAUL
LONG HEADED
LONG HEDGE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید