money making

mʌni me͡ikɪŋ


فارسی

1 عمومی:: پول‌گرد كن‌، پول‌ بهم‌ زنی‌، پول‌ بهم‌ زدن‌، پول‌ جمع‌ كنی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

ماندانا مظاهری 13 دی 1400
پول‌سازی
1    0
« 1 » 
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code