money worth

mʌni wɜɹθ


فارسی

1 عمومی:: پول‌ بها، چیزی‌ كه‌ بپول‌ بیزرد، برابر پول‌، بهای‌ پول‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code