دیکشنری
pale red
pe͡il ɹɛd
فارسی
1
عمومی
::
قرمزكمرنگ، پشتگلی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PALATINE BONES
PALATINE PROCESS OF MAXILLA
PALATINE TONSILS
PALATINES
PALATING
PALAU
PALAVER
PALE
PALE AROUND THE GILLS
PALE AS A GHOST
PALE AS DEATH
PALE AT
PALE BESIDE
PALE BY COMPARISON
PALE FACE
PALE RED
PALED
PALEETHNOLOGY
PALEFACE
PALELY
PALENESS
PALEO ARCTIC OR PALA
PALEO ETC
PALEO SHORELINE
PALEOARCHEAN
PALEOBIOLOGY
PALEOBOTANY
PALEOCENE
PALEOCRYSTIC
PALEOGRAPHER
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید