AbiDic.com
  • دیکشنری

put oneself out

pʊt wʌnsɛlf a͡ʊt


english

1 general:: Make a considerable effort, go to a lot of trouble, as in Laura put herself out trying to make everyone feel at home. [Mid-1800s] Also see PUT ONE OUT.

American Heritage Idioms


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PUT ONE'S FACE ON
PUT ONE'S FEET UP
PUT ONE'S FINGER ON
PUT ONE'S FOOT DOWN
PUT ONE'S FOOT IN IT
PUT ONE'S FOOT IN ONE'S MOUTH
PUT ONE'S HAND TO
PUT ONE'S HEAD ON THE BLOCK
PUT ONE'S HOUSE IN ORDER
PUT ONE'S MIND TO
PUT ONE'S MONEY WHERE ONE'S MOUTH IS
PUT ONE'S NOSE OUT OF JOINT
PUT ONE'S OAR IN
PUT ONE'S SHOULDER TO THE WHEEL
PUT ONESELF IN ONE'S PLACE
PUT ONESELF OUT
PUT ONTO
PUT OPTION
PUT OUT
PUT OUT A WARRANT
PUT OUT FEELERS
PUT OUT IN THE COLD
PUT OUT OF
PUT OUT OF BUSINESS
PUT OUT OF ITS MISERY
PUT OUT OF MIND
PUT OUT OF MISERY
PUT OUT OF ONE'S MIND
PUT OUT OF THE WAY
PUT OUT ON A LIMB

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط