seed grain

sid gɹæn


فارسی

1 عمومی:: تخم‌، دانه‌برای‌ كشت‌، بذر

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code