دیکشنری
serial right
siɹiəl ɹa͡it
فارسی
1
عمومی
::
حق چاپ نسخهای بدفعات
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SERIAL BOND
SERIAL BONDS OR NOTES
SERIAL COMPUTER
SERIAL CORRELATION
SERIAL CORRELATION IN RETURN
SERIAL FEEDING
SERIAL INDEPENDENCE
SERIAL INTERFACE
SERIAL LINE INTERNET PROTOCOL
SERIAL NUMBER
SERIAL OPERATION
SERIAL ORDER PROCESSING
SERIAL PORT
SERIAL PRINTER
SERIAL PROCESSING
SERIAL RIGHT
SERIAL SHIPPING CONTAINER CODE
SERIAL STORAGE
SERIAL SUBTRACTOR
SERIAL THINKING
SERIAL TRANMISSION
SERIAL VARIATION
SERIAL VISION
SERIALIST
SERIALITY OF APPEARANCES
SERIALIZABLE
SERIALIZATION
SERIALIZATION GRITPH
SERIALIZE
SERIALIZER
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید