دیکشنری
side board
sa͡id bɔɹd
فارسی
1
عمومی
::
میز پا دیواری، میز دمدستی، میز قفسهدا، میز كناری
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SICKLE I
SICKLEAVE
SICKLEBILL
SICKLES
SICKLINESS
SICKLY
SICKNESS
SICKNESS BENEFIT
SICKROOM
SIDE
SIDE AGAINST
SIDE AISLE
SIDE ARM
SIDE ARMS
SIDE BENDS
SIDE BOARD
SIDE BOX
SIDE BURNS
SIDE BY SIDE
SIDE CAR
SIDE DISH
SIDE EFFECT
SIDE GLANCE
SIDE ISSUE
SIDE KEY
SIDE LIGHTS
SIDE LOOKING AIRBORNE RADAR
SIDE LUNGE
SIDE OF THE TRACKS
SIDE PLANK
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید