دیکشنری
six component balance
sɪks kəmponənt bæləns
فارسی
1
عمومی
::
نیروسنج شش مؤلفه ای
فرهنگستان
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SITUATION ANALYSIS
SITUATION ASSESSMENT
SITUATION AWARENESS GLOBAL ASSESSMENT TECHNIQUE
SITUATION ETHICS
SITUATIONAL ANALYSIS
SITUATIONAL AWARENESS
SITUATIONAL LEADERSHIP
SITUATIONAL MAP
SITUATIONALISM
SITUATIONISM
SITUS
SITZKRIEG
SIVA
SIWASH HOOK
SIX
SIX COMPONENT BALANCE
SIX AND FIVE
SIX ANGLED
SIX BY SIX
SIX DEGREES OF FREEDOM(6DOF)
SIX FEET UNDER
SIX GUN
SIX OF ONE AND HALF A DOZEN OF THE OTHER
SIX PENCE
SIX SHOOTER
SIXAIN
SIXDEGREES
SIXFOLD
SIXPENCE
SIXPENNY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید