دیکشنری
summer is in
sʌməɹ ɪz ɪn
فارسی
1
عمومی
::
تابستانرسید)هاست(
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
SUMMARIZATION
SUMMARIZE
SUMMARIZED FINANCIAL STATEMENTS
SUMMARIZER
SUMMARY
SUMMARY AND CONCLUSION
SUMMARY CARD
SUMMARY MIRROR
SUMMATION
SUMMATIVE ASSESSMENT
SUMMATIVE EVALUATION
SUMMATIVE PURPOSES
SUMMER
SUMMER HOUSE
SUMMER IDE
SUMMER IS IN
SUMMER RESORT
SUMMER SCHOOL
SUMMER SOLSTICE
SUMMER TIME
SUMMER TREE
SUMMERSAULT
SUMMERY
SUMMIT
SUMMON
SUMMON BEFORE
SUMMON TO
SUMMON UP
SUMMONER
SUMMONS
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید