the desk is piled wi

ðʌ dɛsk ɪz pa͡ild wa͡i


فارسی

1 عمومی:: كتابهادرروی‌میزانبوه‌ش، میز از كتاب‌انباشته‌شده‌است‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code