to cut in pieces

to kʌt ɪn pisɪz


فارسی

1 عمومی:: قاش‌ قاش‌ كردن‌، خردكردن‌، تكه‌ تكه‌ كردن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code