AbiDic.com
  • دیکشنری

to ingratite oneself

to ɪngɹəta͡it wʌnsɛlf


فارسی

1 عمومی:: خود شیرینی‌كردن‌، خودرا ط‌رف‌توجه‌قرار دادن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
TO INCLINE TO GREEN
TO INCREASE THE STAK
TO INCUBATE BACTERIA
TO INCUR A CRITICISM
TO INCUR A LOSS
TO INCUR A PUNISHMEN
TO INCUR DANGER
TO INDEMNIFY ANY ONE
TO INDUCT INTO A SEA
TO INDULGE A HOPE
TO INDULGE ONE'S PAS
TO INFECT ANY ONE'S
TO INFINITY
TO INFLATE ANY ONE W
TO INFORM AGAINST SO
TO INGRATITE ONESELF
TO INHABIT A HOUSE
TO INJECT INTO THE B
TO INLAY A PRINTED P
TO INLAY ANYTHING WI
TO INLAY GEMS IN ANY
TO INNOVATE IN
TO INQUIRE INTO A MA
TO INSERT A LETTER I
TO INSET A SHEET IN
TO INSPAN OXEN
TO INSPIRE A PERSONW
TO INSTALL ONESELF I
TO INSTITUTE LEGAL P
TO INTENSIFY ONE'S A

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط