AbiDic.com
  • دیکشنری

to kill beef

to kɪl bif


فارسی

1 عمومی:: گاو كشتن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
TO KEY UP ANY TO DO
TO KICK A BALL
TO KICK AGAINST A PR
TO KICK AGAINST THE
TO KICK OFF
TO KICK OFF ONE'S SH
TO KICK ONES HEELS
TO KICK ONE'S HEELS
TO KICK OUT OF THE H
TO KICK OVER THE TRA
TO KICK THE BEAM
TO KICK THE BUCKET
TO KICK UP
TO KICK UP A ROW
TO KICK UP DUST
TO KILL BEEF
TO KILL GAME
TO KILL OFF
TO KINDLE UP
TO KING IT
TO KISS AWAY A CHILD
TO KISS HANDS
TO KISS THE DUST
TO KISS THE GROUND
TO KISS THE GUNNERS
TO KISS THE ROD
TO KNEEL DOWN
TO KNIT PEACE BETWEE
TO KNIT UP
TO KNOCK A PERSON OF

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط