to live en pension

to la͡iv ɪn penʃən


فارسی

1 عمومی:: شبانه‌روزی‌شدن‌، درمهمانخانه‌شبانه‌روزی‌ زندگی‌كردن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code