to try one's luck

to tɹa͡i wɑnz lʌk


فارسی

1 عمومی:: بخت‌ خود را ازمودن‌، بخت‌ازمایی‌كردن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code