to walk the plank

to wɑk ðʌ plɑŋk


فارسی

1 عمومی:: چشم‌بسته‌ روی‌الواری‌كه‌دربغل‌كشتی‌نصب‌سده‌راه‌رفتن‌وتوی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code