to wear away

to wɛɹ əwe͡i


فارسی

1 عمومی:: اهسته‌راندن‌، ساییده‌شدن‌، فرسودن‌، بردن‌، ساییدن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code