to weigh down

to we͡i da͡ʊn


فارسی

1 عمومی:: چر، شكسته‌شدن‌، پایین‌اوردن‌، سنگینی‌كردن‌ بر، غالب‌امدن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code